
وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق میزنم، تو را سرشار از عشق به رسول خدا (ص) میبینیم.
از آن ثانیه که میهمان لحظههای عشق عمیق تو به محمد (ص) شدم، خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم.
خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی و مرا شیفته شخصیت گلبرگهای روح خویش ساختی و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم.
این امانت و درستی محمد امین (ص) بود که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامنگیر کرد تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.
غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود، ای بانوی آفتاب.
سینه تاریخ، امین شبنمهای توست که به پای ترویج دین محمد، از همه آنها گذشتی و پیشکش آیین اسلام نمودی، که شاید اگر ثروت فراوان تو و مهر و مرهمهای بیبدیل تو نبود، رسول خدا (ص) در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمیشد.
قارونهای عرب، خواستار تو بودند، اما تو خواستار امانت و حیای محمد (ص) شدی؛ چه سرزنشها که گل نازکِ خیال تو از این پیوند مقدس، شنید که میگفتند: چرا ثروتمندترین زن جهان عرب باشی و با یتیم عبداللّه، عقد یگانگی ببندی؟
امّا تو، نهتنها چروک غم، پای جرأتت را نبست، که در اولین حماسه، تمامِ غلامان خویش را به او بخشیدی و تمام ثروت خود را در راه او جاودانه کردی.
چه مصیبت جانکاه و جراحت داغی است، زخم وفات تو.
آری خدیجه نخستین زن مؤمن اسلام شد و تمام ثروتش را در کف آئین آن رسول پیامآور نهاد.
س… لاشاری
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.