
اگر انعطاف پذیری به معنای دوباره قد راست کردن پس از ناملایمات باشد آنگاه توانایی ها سکویی است که کودکان، با اتکای به آن، شروع به قد راست کردن می کنند. معمولاً کودکانی که به منفی گرایش دارند احساس می کنند از توانایی بی بهره اند. در حالی که آنها نفرین شده اند که از استعداد ذاتی و ناراحت کننده عیب جویی در هر چیزی برخوردار باشند و به خصوص وقتی بر انگشت نهادن بر نقص های خود متمرکز هستند، چگونه می توانند توانایی های خود را تشخیص بدهند و آنها را با ارزش بشمارند؟
این کودکان چنان ساخته شده اند که به هر ایرادی توجه کنند و سپس آن اشتباه را به گونه ای بچرخانند که تقصیر آنها شود؛ از راننده سرویس مدرسه که صبح هنگام سوار شدن به آنها سلام نکرد، تا آن کلمه ای که در امتحان آخر سال جا انداخته اند، تا با دوستی که زودتر از آنچه آنها انتظار دارند خداحافظی می کند و به گفتوگو پایان می دهد. می توانیم بگوییم از دیدگاه عصبشناسی، این کودکان چنان منطقه بندی نشده اند که به چیزهای درست توجه کنند؛ یعنی هنوز نشده اند.
این به هیچ وجه بدان معنا نیست که آنها توانایی کمتری داشته باشند، در واقع چون هر روز به طور طاقت فرسایی با چالش بالا و پایین رفتن از کوههای ناامیدی و عیب جویی از خود رو به رو هستند شاید از توان و شجاعت فراوانی برخوردار باشند.
با این همه احساس خشنودی از خود و دیدن اینکه نه تنها زنده اند بلکه معمولاً در حالت رشد و بالندگی به سر می برند، به طور تصنعی زیر پرده توجه بسیار زیاد آنها به کاستی ها پنهان می ماند.
بنابراین توانایی های کودک شما همیشه موجودات؛ اما در شلوغی و یورش بی رحمانه منفیگرایی لگدمال و نادیده گرفته می شود. برای اینکه فرزندان شما با چالش های زندگی خود را به طور واقع بینانه و سرجای خود رو به رو شوند نیاز به این دارند که تواناییهای خود را در اندازه درست ببینند و آنها را کوچک و بی ارزش نشمارند و نادیده نگیرند.
مانع دومی که اجازه نمی دهد کودکان توانایی های خود راببینند این است که درک درستی از گستره کارایی خود ندارند. ممکن است بشنویم که فرزندمان به کسی بگوید: من باهوش نیستم، ببین باید چقدر درس بخوانم ، کودکان معمولاً دستاوردهایی را که حصول به آنها نیازمند تلاش است باارزش نمی دانند و دچار این باور می شوند که موفقیت های حقیقی، خود به خود پیش می آیند و در خانه شان را می زنند آنان که به شدت تحت تأثیر نتیجه آشکار (نمره، نشان افتخار یا جایزه) واقع می شوند شاید تلاش های ناپیدا را که در به ثمر رسیدن موفقیت بسیار مهم بوده اند نادیده بگیرند. نه تنها معادله آنها اشتباه است بلکه براین واقعیت که سخت کوشی در درس خواندن به خودی خود سرشار از توانایی هاست چشم فرو می پوشند.
چگونه کودکانی که ذهن ثابتی دارند گمان می کنند هوش و دیگر تواناییها، امتیازهای محدودی هستند که ما خود به خود آنها را داریم یا با آنها به دنیا آمده ایم؛ در حالی که از منظر کودکان دارای ذهنیت رشد توانایی ها همواره با یادگیری ما از تجربه هایمان افزایش می یابند. از نظر کودکان رشد اندیش، تلاش شکست و اشتباه کردن نشانه محدودیت ها نیست بلکه مایه افزایش و گسترش مبنای شناختی فرد است.
منبع: توانایی های بی مانند کودک
ماهره نورایی فر از سرباز
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.