
یکی از راههایی که شاید جواب دهد، پاسخ ندادن به خواستههای آنهاست چرا که فرد را تشنه نگه میدارد و فرد تشنه آب جستجو میکند.
به نظر میرسد، با پاسخ ندادن به خواستههای اینگونه مردان، حداقل سطحی از اضطراب در آنها ایجاد میشود و این اضطراب که شما ایجاد میکنید، اگر بزرگتر از اضطراب اولیه آنها باشد، معمولاً باعث می شود که به سمت اضطراب کوچکتر یا ازدواج حرکت کنند؛ در غیر این صورت، وارد این حوزه که از نظر آنها بسیار تنگ و تاریک و ترسناک است، نخواهند شد.
دخترانی که تن به خواستههای مرد مورد علاقهی خود میدهند، با این هدف ناخودآگاه این کار را انجام میدهند که بعداً او را درگیر احساس گناه کنند و به خاطر احساس گناه او را وادار به ازدواج کنند. اما توجه داشته باشید که داروی اضطراب، احساس گناه نیست و کمتر میتوان با احساس گناه بر اضطراب که هیجان قدرتمندتری است، غلبه کرد.
اما آنها که به خواستهی مرد پاسخ نمیدهند و او را به اضطراب از دست دادن دچار میکنند، حداقل شانس بیشتری دارند که بر اضطراب مرد از ازدواج، فائق آیند چرا که برای درمان اضطراب از خود اضطراب کمک میگیرند
درمان اضطراب از طریق اضطراب در یک داستان قدیمی که مولوی در مثنوی بیان میکند به این ترتیب آمده است که مردی از کشتی و سفر دریایی میترسید و روی کشتی داد و فریاد میکرد، هرچه کردند تا او را آرام کنند، اثر نداشت تا اینکه حکیمی گفت او را به دریا اندازید، او را به دریا انداختند و پس از دقایقی او را از دریا گرفتند، مرد آرام شد و در گوشه ی کشتی نشست و دیگر داد و فریاد نکرد.
آیا صحبت با آن مرد، به یادآوردن خاطرات قبلی، ایجاد احساس گناه، نوازش، محبت، توجه و… هیچ امر دیگری میتوانست سبب شود که او از کشتی نترسد؟! ماجرای افرادی هم که از ازدواج میترسند به همین صورت است، با هیچ وسیلهای شما نمیتوانید آنها را راضی به ازدواج کنید؛ جز آن که آنها را با ترس بزرگتری که همان از دست دادن یا تنهایی است، رو به رو سازید و البته توجه داشته باشید که این شیوه تنها برای برخی از آنها، چاره ساز است نه برای همه آنها.
منبع : مجله روانشناسی سلامت اکسیر
تهیه وتنظیم : مهرانگیز امیرزهی
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.