
ایت الله مصباح یزدی:
خیلی خوب است که انسان دارویی پیدا کند که بشود با آن همه امراض روحی را معالجه کرد. هر چه زحمت داشته باشد می ارزد. آن دارو این است که انسان خوب بیندیشد و یقین پیدا کند که ما هر چه داریم از خداست هر چه در دست ماست عاریه است. به زبان ساده عوامانه بداند که ارث پدری نیست! هر چه خوبی دید نعمت خداست هر چه کار خوب از دستمان بربیاید توفیق خداست. اگر توانستیم از گناهی مصون بمانیم، باز توفیق خداست که بر شیطان غالب شدیم. اگر انسان این را باور کند، همه گرفتاری های روحی حل می شود، ریا و حسد برطرف می شود، بخل برطرف می شود. اگر انسان باور کند این پولی که در جیبم هست مال خداست، وقتی می بیند کسی محتاج و نیازمند است، خیلی سختش نیست که به او بدهد. میگوید مال کس دیگری است میدهم به او. خدا این پول را گذاشته در جیب من که من بدهم به کس دیگری و ثوابش را ببرم. چرانکنم؟ اگر باورمان باشد مال خداست دادنش آسان میشود اما اگر بگویم نه مال خودم است؛ زحمت کشیدم الکی نیست. این دادنش مشکل است. اگر آدم به عبادتی موفق بشود حالا هرجور عبادتی، اگر باور کند که این توفیق خداست و موهبت خدا و یک هدیه الهی است؛ حالا نماز باشد، روزه باشد کار خیر باشد، اختراع باشد، خدمت به خلق باشد. خب وقتی مال خدا شد من به چه چیز بنازم؟! خدا داده پس شکر آن را به جا بیاور. اما اگر این گونه نگاه کنم که این من هستم که این را دارم و این را افتخار بدانم، مشکل پدید می آید. آن وقت بر نعمتی که دیگری دارد، حسد میورزم درحالی که باید بگوید این نعمت را خدا خواسته به او بدهد. اگر خدا خداست و به کسی چیزی داد به من چه؟ من هم باید بگویم: خدایا به من هم بده.
منبع: ماهنامه فرهنگی اجتماعی اشنا، سال بیست و هشتم، خرداد ۱۳۹۸، ص ۲۱
تنظیم: ایرندگانی
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.