
خدا درجات این شهید عزیز ما را متعالی کند، با شهدای صدر اسلام، با شهدای بدر و احد، با شهدای کربلا محشور کند، انشااءلله.دو ارزش در جوان شما به خوبی تبلور پیدا کرد، که هر کدام به تنهایی مایهی افتخار است. یکی جنبهی علم و تحقیق و تسلط بر کار مهمی که زیر دستش بود… این یک بعدش است که مایه ی افتخار است. هم برای خانواده و اطرافیان، هم برای ما.
بعد دوم اهمیتش بیشتر است. که همان بُعد معنوی و الهی است. بعد دوم همان چیزی است که او را آماده می کند برای شهید شدن. حالا البته شهید شدن برای ما که اهل دنیا هستیم، برای شما که پدر و مادر و همسر هستید و محبت دارید نسبت به او، تلخ است. چون در عرصه ی ظاهر زندگی، فقدان است؛ از دست دادن است؛ این پوسته شهادت است… لکن اصل شهادت چیزی غیر از این است، بر تر از این حرف هاست. اصل شهادت این است که انسان ناگهان از درجات عالیه الهی سر در بیاورد و مقامش از فرشتگان بالاتر برود. آن زندگی اصلی که همه ی ما بعد از چند سال بالاخره واردش می شویم،خواه و ناخواه، در آن زندگی ابدی جایگاهش عالی بشود. رتبه اش عالی بشود. مورد توجه باشد. فیض او در روز قیامت به دیگران برسد؛ در ظلمات قیامت وقتی بندگان خوب که از جمله آن ها جوان شماست، حرکت می کنند، آن جا را روشن می کنند. در آن روز منافقان می گویند از نورتان به ما هم بدهید و این جواب را میدهند؛ بروید پشت سرتان را نگاه کنید. زندگی دنیایی تان را نگاه کنید. اگر نوری قرار است داشته باشید. از آنجا باید داشته باشید این بُعد دوم شخصیت جوان شما و همه شهداست. این ها در راه خدا و پیشرفت اسلام شهید شدند. مسأله ی این ها فقط این نیست که ما میخواهیم از دنیا عقب نباشیم، به لحاظ علمی. این تنها نیست. یعنی این هست به علاوه یک چیز مهمتر و آن این که ما با حرکت علمی مان اسلام را سربلند می کنیم. از اول انقلاب یکی از بمباران های شدیدی که علیه ما شده این بوده که اسلام انقلابی که در یک کشوری حاکم شد و مردم متعبد شدند، دیگر راه علم و تمدن بسته می شود. این جزو تهمتهایی بوده که از اول به ما می زدند. خوب، اوایل کار هم که ما راهی نداشتیم برای رد این تهمت.
سالهای اول و دهه شصت، هنر جوان های ما مجاهدت بود، ایمان بود. خوب، دنیا قبول کرد. گفت: بله، ایمانشان خوب است، ولی پیشرفت علم و تمدن و زندگی امکان ندارد.
این جوان ها این ادعا را باطل کردند.چه این شهید، چه سه شهید قبلی.جوان هایی که عرصه های علمی را تصرف کردند و در آن جا حرف نو به میدان آوردند و هویت پیشرونده و استعداد برتر خودشان را و قابلیت ها و استعداد ها ی خودشان را نشان دادند.این ها آبرو درست کردند برای نظام جمهوری اسلامی. این بخش دوم فضیلت این هاست و همین هم موجب شد خدا به این ها توفیق شهادت بدهد و درجاتشان را عالی کند…
برای شما هم شهید از دست نرفته؛مثل پولی که در بانک است.پول در خانه نیست،ولی هست.مثل پولی که گم می شود یا دزدیده می شود نیست. شهید شما پیش شما نیست،در خانه نیست،دیگر نمی بینیدش، ولی هست و کجا به دردتان می خورد؟روزی که انسان از همیشه فقیرتر است.خدا ان شاء الله بهتان صبر بدهد.
راه مجاهدت باز است،راه خدمت باز است.هر کسی در هر جایی می تواند خدمت کند و وقتی خدمت صادقانه شد،خدا این جور پاداش ها را هم به بهترین ها می دهد.حالا شنیدم من بعد از شهید مصطفی،دانشجوهای شریف و جاهای دیگر نامه نوشتند و در خواست کردند تغییر رشته بدهند به این رشته.این برکت است.هم زندگی شان برکت داشت،هم از دنیا رفتنشان که شهادت بود،پر برکت بود.
فرستنده:مهین صیادی از زابل
منبع:سایت رهبری
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.