
ما پوشش اسلامی را عامل بازدارنده زن از ایفای نقش شایستهاش نمیدانیم، جمعیت بزرگی از زنان در جامعه زندگی میکنند که برای برآوردن نیازهای فرهنگی، معنوی، سیاسی و اجتماعیشان نیاز به نیروهای آگاه، فعال و فرهنگی از جنس خودشان دارند تا از این راه بتوانند به تکالیف و مسئولیتهای اسلامیشان در مسیر زندگی عمل کنند.
به همت کانون فرهنگی بانوی بلوچ شهرستان سراوان کارگاه آموزشی توانمند سازی بانوان در حوزه بسیج خواهران شهرستان سراوان باحوزه خواهران بسیجی مورخ ۱ خرداد ۱۴۰۱ با حضور کارشناس سرکار خانم صفیه محمدی برگزارگردید.
مطالب ارائه شده در کارگاه به شرح ذیل می باشد:
توانمندسازی زنان
شخصیت و نقش زن در عرصه زندگی
از دیرباز « زن در اسلام » موضوع سخن متفکران و اندیشمندان اسلامی است که برای شناخت شخصیت و جایگاه زن در اندیشه و شریعت اسلامی تلاش میکنند، تا از این راه، سیمایی شفاف که نمایانگر نگرش اسلام به اصالت انسانی او به لحاظ ارزشهای معنوی و انسانیاش در دنیا و آخرت است را ارائه کنند.
سخن در این زمینه بهمسایل متعددی منشعب میشود که عبارتند از: شخصیت، ماهیت، ایمان و نقش کارآمد او در فعالیت دینی و مسیر دعوت، حرکت جهادی در عرصهی چالشها، گشودگی علمی و پویایی فرهنگی و…
زن و بازسازی شخصیت زن و شعار آزادی!
در بخش پیشین از راز و رمز برخی ناباوریها بین زن و مرد که در دستهای از آیات قرآنی بدان اشاره شده است، سخن رفت.
اولاَ: نابرابری سهم ارث دختر و پسر دلیل تبعیض نمیتواند باشد چنان که بیشتر بودن سهم ارث پسر از سهم ارث پدر در شرایطی، گویای برتری پسر بر پدر نیست.
ثانیاَ: تسلط مرد بر زن به معنای برتری او نیست. بلکه بنا به مسئولیتی است که او در اداره امور مالی خانواده دارد.
ثالثاَ: تسلط مرد بر زن در دایره خانواده است نه در دایره جامع، که مردان بر زنان تسلط داشته باشند.
ضرورت پرورش شخصیت زن
با توجه به آنچه که گذشت، باید به ضرورت توسعه ژرفای انسانی و ذاتی شخصیت زن اندیشید. راه اینکار هم، برنامهریزی برای پرورش شخصیت زن بر مبنای تقویت توان عقلی او با تجربه زنده و معرفت گسترده و تلاش برای گشودن نیروهای او به روی مسایل بزرگ انسانی و مسئولیتهای کلان امور زندگی است. از این راه فرصت اثبات کامیابی و شایستگی در این عرصهها برای زن فراهم میآید.
نتایج مثبتی که از پیشرفت زنان در ابعاد علمی، عملی، حرکتی و مشاهده شده گویای آن است که ضعف و پس ماندگی سرنوشت گریز ناپذیر زن نیست، بلکه نتیجه معطل گذاشتن عناصر قدرت و آگاهی در تربیت شخصیت و شکلدهی به وجود زن است. اینگونه تعامل با مرد هم اگر بشود او را به ضعف و پس ماندگی نه در زن ضعیف و نه در مرد ضعیف ناشی از ماهیت شخصیت آن دو نیست بلکه ناشی از تقصیری است که در فراهمآوردن عوامل پیشرفت و قدرت میشود.
اگر عناصر زنانگی زن در بردارنده کمی ضعف در ابعاد عاطفی و جسمی برای زن است و نشانهی آن احساسیتر بودن زن نسبت به مرد و ناتوانی زن از جابهجا کردن اجسام سنگین در حد توان مرد است، باز راه تبدیل این ضعف به قدرت به روی زن باز است و او با پرورش فکری خود از راه شناخت، آگاهی، تقویت عقلانیت و تضعیف عاطفه به مدد آگاهی مبتنی بر واقعگرایی، تمرین جسمانی و کسب قدرت بدنی میتواند بر این ضعف غلبه کند.فراوان سراغ داریم زنانی را که صلابت رأی، آگاهی، درک و واقعبینیشان به مراتب از بسیاری از مردان بیشتر است.
میخواهیم بگوییم؛ نقاط ضعف و کاستیای که در انسانها وجود دارد، از امور ذاتی غیر قابل تغییر نیست، بلکه از امور طبیعی است که با کوشش و تلاش انسان قابل تغییر و تبدیل است. شاید سخن قرآن از شخصیت همسر فرعون و مریم دختر عمران، گواهی بر توانمندی زن در غلبه بر ضعف زنانگیاش و تبدیل شدن به زنی باشد با قدرت و پایداری با جمعی از مردان متکبر و مغرور به مبارزه برمیخیزد.
فراهم سازی زمینهی فعالیت مناسب
بعضی از مردم گمان میکنند حجاب و پوشش اسلامی به خاطر قیدوبندهای دست و پاگیری که دارد امکان فعالیت و حضور نیرومندانه و متعادل در جامعه را از زن میگیرد، زیرا این امر، زنان را از اختلاط با مردان و پیوستن به متن جامعه باز میدارد و بدین ترتیب تأثیری منفی بر حضور زن در آفرینش نمودهای تمدن انسانی دارد.
گروهی از مردم، «مادری» را با توجه به این که مسئلهای مهم و اساسی است، اصلیترین شکل فعالیت اسلامی زن میدانند. طبیعی است که اوضاع پیچیده «مادری» از حمل، شیر دادن و تربیت کردن فرزند، تعهداتی را برای او ایجاب میکند، ما نیز این مسئله تاکید داریم که فعالیت انسانی زن در نقش «مادر» از سویی و از سوی دیگر در نقش همسر اصلیترین و اصیلترین تلاش او به حساب آید.
کسانی در این جا مسئلهای را طرح میکنند و آن موانعی است که بر سر راه دیگر فعالیتهای زن در عرصه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ظاهر میشود که زن را ناچار میکند تا تصمیم بگیرد کدام یک از این دو راه را برای آینده زندگیاش انتخاب کند. یا اینکه فعالیت در نقش یک «مادر» و «همسر» را بپذیرد که طبعاٌ باید به امور بچهداری، شوهرداری و خانهداری بپردازد یا بهعنوان عنصری کاری در زمینههای گوناگون اجتماعی فعالیت کند که در این صورت باید تمام همت و تلاشش را مصروف جامعه کند. بنا بهنظر اینگروه، مجالی برای ایجاد تعادل بین ایندوگونه فعالیت و رعایت اعتدال نمیماند، زیرا هیچ یک از این دو فعالیت، با دیگری نمیسازد.
ما را نظر براین است که «مادی» از برخی جهات مسئولیتها و مشکلاتش مانند مسئولیتها و مشکلات «پدری» میباشد، اگرچه در بعد خارجی، طبیعت کار آن دو، با یک دیگر متفاوت است. مادر، مشکلات و مسئولیتهایی دارد، مانند حمل، شیردادن و تربیت فرزندان، که پدر از این امور تا حدی بیگانه است، اما مسئولیتهای شرعی که اسلام بر عهدهی پدر و شوهر گذارده است، نفقه خانواده، سرپرستی همسر و فرزندان، بیشترین توان و وقت او را میگیرد. بنابراین، در این محدوده خانواده، مشکلات و سختیها تقریباٌ برابر است وحجم مسئولیتهای هیچ کدام از دیگر کمتر نیست. مسئولیتهای که مرد در برابر خانواده دارد مانع از آزادی او برای شرکت در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی نیست. علاوه بر این ، رسالت اسلامیاش او را گاه به جهاد و مبارزه فرا میخواند. از این رو، او مجبور است برنامههایش را طوری تنظیم کند تا در همهی این ابعاد فعالیت داشته باشد، زیرا یک انسان هرگز در یک نقش، مانند نقش پدر یا همسر متوقف و راکد نمیماند بلکه ((پدری)) و ((مادری)) دو عنوان از عناوین پیوند انسانی هستند نه خدا خواسته است زنجیرهی حیات را در حلقههایی چنین متصل به هم، به حرکت درآورد، در عین حال، بر پدر ومادر فرض کرده است از برنامههای بزرگی که عناوین انسانی را تحکیم میکند غافل نباشند. بر این اساس، باید کوشید تا تمام کاستیها و وضعیتهای منفی راکه موجب انحراف انسان از مسیر مستقیم الهی در حرکت پویای زندگی میشود از صحنهی واقعیت برچید. از این رو، بر انسان واجب است تا به حکم رسالتی دارد، تلاش و همتش را برای رسیدن به اهداف به کار گیرد و در کنار کارهای خصوصی و فردیاش، وقتی را نیز برای کارهای اجتماعی منظور کند.
رسالت زن
اسلام در عین حال که حکم جهاد را از زن برداشته باز آن رابر زن حرام نکرده است. در تاریخ صدر اسلام زنانی را میبینیم که نقش فعالی در جهاد داشتند. گاه اگر میبینیم بر نقش اساسی زن در پرورش کودکان، همسرداری و ادارهی منزل تأکید شده است. این بدان معنی نیست که این امور تنها نقش زن، در جامعه باشند.
انسانیت انسان مرد یا زن به همه جنبههای زندگی مربوط و مرتبط است اسلام هرگز انسانبودن زن را ملقی نکرده و او را از مسئولیتهایش معاف نداشته است. اندیشهای که زن یا مرد را در زمینهای خاص مجبوس میکند، اندیشهای غیر عملی و نادرست است. مردم عادت کردهاند که به هر انسانی نقش معینی اختصاص دهند. هر انسانی دارای نیروهای متنوع و کارامدی است که سزاوار و گاه واجب است از تمام آن در خدمت به انسانها استفاده کند .
این مسئله درباره زن نیز گاه بسیار طبیعی مینماید، زیرا او اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند زمینهی گستردهای برای مشارکت در امور اجتماعی خواهد داشت اگر خوب دقت کنیم میبینیم بسیاری از اموری که ما عمرمان را برایشان به هدر میدهیم قابل خلاصهشدن و حتی قابل حذفشدن از برنامه زندگی ما میباشد.
کانون فرهنگی زنان بلوچ شهرستان سراوان
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.