
یکی از مهمترین احکام عملی اسلام که بعد از اصول دین، از بارزترین نشانههای متّقی به شمار میرود، نماز است
به گزارش کانون فرهنگی زنان سیستان، در تاریخ ۴ خرداد ماه ۱۴۰۱ به همت کانون فرهنگی زنان سیستان در راستای خدمت گذاری به جامعه بانوان ، کارگاه آموزشی اهمیّت و فضائل نماز با کارشناسی سرکار خانم پروانه میشکار و با حضور جمعی ازبانوان در کانون فرهنگی زنان سیستان برگزار گردید.
خلاصه ای از مطالب ارائه شده به شرح ذیل می باشد:
یکی از مهمترین احکام عملی اسلام که بعد از اصول دین، از بارزترین نشانههای متّقی به شمار میرود، نماز است. قرآن کریم میفرماید:
نماز مانند نهر روان و چشمه زلال و پاکیزهای است که انسان مؤمن هر روز روح و روان خود را در آن میشوید. امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «پیامبر(صلی الله علیه واله) نماز را به چشمه زلال آب گرمی تشبیه فرمودند که نمازگزار در شبانه روز پنج نوبت در آن شستشو میکند.» نماز بسیاری از فضیلتها و نیکوییها را برای انسان تحصیل و بسیاری از رذائل و زشتیها را از او دور میکند
آداب نماز بر دو قسم است: آداب ظاهری و آداب باطنی.
نماز برای بنده به مثابه هدیهای است که به وسیله آن به پیشگاه ربّالارباب تقرّب میجوید، همانطور که مردمان با تقدیم هدایا نزد بزرگان تقرّب میجویند. این هدیه به خداوند عرضه میشود و روز قیامت به نمازگزار برمیگردد. بنابراین، بنده در زیباسازی یا زشت و ناقص کردن نماز اختیار دارد، اگر آن را زیبا و نیکو سازد، خیر و خوبی آن به خود او باز میگردد و اگر آن را زشت نمود، بدی آن به خودش برمیگردد. از جمله آداب باطنی نماز، داشتن خضوع و خشوع در نماز است. خضوع یعنی رعایت ادب در پیشگاه پروردگار و خشوع یعنی توجّه قلبی به خداوند در هنگام نماز و فروتنی باطنی در هنگام راز و نیاز با او. خشوع بدین معنی است که انسان در هنگام ادای نماز حضور قلب داشته باشد و به امور دنیوی فکر نکند. خشوع قلب موجب خشوع اعضاء و جوارح میشود.وقتی مسلمان بداند که رستگاری وی در گرو رعایت آداب باطنی و داشتن خشوع در نماز است، میکوشد تا هنگام ادای نماز، مراتب خضوع و خشوع را رعایت کند؛ بدین معنی که در هنگام خواندن حمد و سوره، تمام توجّه خود را متوجّه معبودی میکند که در حال راز و نیاز با اوست و هنگام رکوع و سجود، خدای متعال را به راستی تنزیه و تسبیح میکند.خضوع و خشوع در نماز، موجب قبول شدن نماز آدمی میگردد. نماز مقبول آن است که آداب ظاهری و باطنی در آن مراعات شود؛ یعنی با خضوع و خشوع همراه باشد. چنین نمازی موجب تزکیه نفس و پاکی روح و روان میشود و تأثیر تربیتی و اخلاقی فراوانی دارد. از اینرو چنین نمازی را نماز اخلاقی نیز میگویند؛ نمازی که فرشتگان آن را با درخشندگی خاصی به پیشگاه خداوند متعال میبرند و پروردگار عالم این نماز را میپذیرد. در حالی که نماز صحیح، تنها موجب رفع تکلیف میشود و به سبب آن انسان در جهان آخرت مورد بازخواست قرار نمیگیرد. چنین نمازی را نماز فقهی نیز میگویند. نمازی که فرشتگان آن را در حالی که نورانیت و درخششی ندارد، به محضر ربوبی میبرند و معلوم نیست مورد قبول خداوند قرار گیرد.
نمازی که با حضور قلب خوانده شود، ارزشمند و بسیار با اهمیّت است. ممکن است در بعضی از نمازها شخص نتواند خشوع در آن را مراعات کند. در چنین مواقعی نمازگزار با رعایت خضوع ظاهری و بهجا آوردن مستحبّات، نظیر گفتن اذان و اقامه و خواندن ذکرهای اضافه بر ذکر اصلی در رکوع و سجدهها که در رسالههای عملیّه و کتب ادعیه آمده است، میتواند موجبات قبولی نماز خود را فراهم آورد. نمازگزار میتواند در نماز و بعد از نماز با صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) و خواندن تعقیبات – یعنی دعاهایی که بعد از نمازهای یومیّه وارد شده است- بخشی از کاستیهای نماز خود را جبران کند. آنگاه آن نماز را به خداوند متعال عرضه نماید تا پروردگار با فضل و کرم خود آن را بپذیرد. در میان تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا«س» فضیلت بسیاری دارد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «تسبیح جدّهام حضرت زهرا«س» بعد از نمازهای روزانه، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز برتر و محبوبتر است.»
حضور قلب در نماز
وقتی ادب ظاهری و ادب باطنی در نماز مراعات شود و نماز انسان همراه با خضوع و خشوع باشد، توفیق حضور قلب در نماز به وی عطا میشود. در این صورت است که نماز به صورت یک معاشقه در میآید. وقتی نماز گزار سوره حمد را میخواند، با تمام وجود درک میکند که خدا در حال صحبت با او است و باید خود را در محضر خدای سبحان بیابد تا کلام نورانی حق تعالی را از زبان خودش بشنود. در سایر نماز نیز واقعاً احساس بندگی میکند و در مییابد که او در حال صحبت با خدای خویش است. یک «الله اکبر» چنین نمازی به دنیا و آنچه در دنیا است، ارزش دارد. از امام صادق(علیه السلام) در مورد معنای «تکبیره الاحرام» پرسیدند، ایشان فرمودند: یعنی ای نفس و ای دنیا، اکنون موقع صحبت با خداست. در نماز با حضور قلب، ذهن آدمی به این سو و آن سو نمیرود، بلکه فقط و فقط خداوند بر ذهن او حکومت میکند. این چنین نماز است که دعای مستجاب دارد. ولی اگر کسی توفیق حضور قلب پیدا نکرد، لااقل باید در نماز مؤدّب باشد و شمرده شمرده نماز بخواند و مراقب فکر و ذهن خود باشد که به هر سوئی نرود. نقل میکنند امام جماعت یک مسجد، روایتی با این مضمون مشاهده کرد که اگر کسی دو رکعت نماز بخواند، دعایش مستجاب میشود. چون حاجت خیلی مهمّی داشت به مسجد آمد و شروع به خواندن نماز کرد. وقتی«بسم الله الرحمن الرحیم» گفت و وارد نماز شد، یادش آمد مسجدی که در آن نماز میخواند، گلدسته ندارد و تا آخر نماز، فکر و ذهن او به دنبال ساخت گلدسته بود. وقتی نماز را سلام داد، ساخت گلدسته مسجد نیز به پایان رسید. بعد از نماز دست خود را برای دعا بالا کرد و انتظار اجابت داشت که ناگهان متوجّه شد چه نمازی خوانده است. از این رو خجالت کشید و گفت: روایت میفرماید هرکس دو رکعت نماز بخواند، دعای مستجاب دارد، نه هرکس گلدسته بسازد. از آنچه تاکنون بیان شد، این نتیجه حاصل میشود که نماز میتواند سالک را عروج دهد و او را به مقامات عالیه عرفانی برساند. همچنین دانستیم آن نمازی که اثرات فراوانی در پیشرفت سیر و سلوک دارد، نماز همراه با حضور قلب است. حال باید دانست این حضور قلب از کجا پیدا میشود و موانع کسب توفیق آن کدامند؟
اوّلین مصیبتی که در دنیا برای اشخاص بینماز و یا کاهل نماز پیش میآید، این است که در زندگی عادی دچار مشکل و تنگنا میشوند و راهی برای حل مشکلات خود نمییابند. یک زندگی همراه با غصه و ناراحتی به سراغ آنان میآید و زیر منگنه حوادث، له میشوند و راه گریزی نیز ندارند. در برخی موارد افراد بینماز از وضعیت مالی خوبی برخوردارند، امّا فشار روحی، اجازه لذّت از زندگی به آنان نمیدهد. زندگی برای چنین افرادی، مرگ تدریجی است و بعد از مرگ نیز، کور وارد صف محشر میشوند. شخص بینماز وقتی محشور میشود و خود را نابینا مییابد، میگوید: خدایا من در دنیا چشم داشتم، چرا اکنون کور هستم؟ از جانب حق تعالی خطاب میرسد: چون تو در دنیا خداوند و نماز و قرآن را فراموش کردی، اکنون نیز ما تو را فراموش کردهایم. فراموشی خداوند یعنی کوری در قیامت و عذاب جهنم. بینایی در آخرت بستگی به اعمال این دنیا دارد، بستگی به نماز اوّل وقت دارد. بستگی به ارتباط همه افراد خانواده با نماز، مسجد و روحانیت دارد. در غیر این صورت، زندگی پوچ میشود. وقتی انسان در دنیا با خدای سبحان رابطه نداشته باشد، شیطان با او رابطه پیدا میکند و او را به دره تباهی پرتاب میکند.
۷۸۶
دیدگاه های ارسال شده توسط شما ، پس از تایید مدیر سایت یا دبیر بخش خبری در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت باشد منتشر نخواهد شد.